سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 
قالب وبلاگ

 

 

فراز اول: سلام های توصیفی 


- السلامُ علی وَلیِّ الله و حبیبه؛ سلام بر ولی و حبیب - دوست - خدا.
- السلامُ عـَلی خلیلِ اللهِ وَ نجیبه؛
سلام و درود بر خلیل و گزیده خدا.
- السلامُ علی صَفیِّ اللهِ و ابن ِ صَفیّـه؛درود بر برگزیده خدا و پسر انتخاب شده خدا.
- السلامُ علی الحُسین ِ المظلوم الشهید؛ درود بر حسین مظلوم شهید.
- السلامُ علی اسیرِ الکربات و قـَتیلِ العـَبرات؛
سلام بر کسی که اسیر و گرفتار بلایا و اندوه ها شد و کشته برای اشک ها.


 در سلام های اولیه زیارت، امام صادق علیه السلام به نوعی اصالت خانوادگی امام حسین علیه السلام را بیان می نماید که ایشان فرزند رسول خدا که حبیب خداست، می باشد . برخی از انبیاء در درگاه الهی با نام خاصی توصیف و معروف شده اند. حضرت ابراهیم(ع) با عنوان خلیل الله ، حضرت موسی(ع) با عنوان کلیم الله ، حضرت عیسی(ع) با عنوان کلمة الله ، حضرت نوح(ع) با عنوان نبی الله - که البته ایشان اولین پیامبری بودند که مقام نبوت را به دوش کشیدند- حضرت آدم(ع) با عنوان صفوة الله و حضرت محمد(ص) با عنوان حبیب الله مطرح هستند.

 

برای سلام معانی مختلف ذکر کرده اند، که به اختصار نام می بریم.

 

1- سلام، یکی از نام های خدای عزوجّل است و مراد آن است که خداوند حافظ تو باشد.

2- سلام به معنای تسلیم.

3- سلام به معنای سلامتی.

حال که معنای سلام مشخص شد که به معنای آسایش، امنیت و سلامتی است، به تفسیر سلام بر امام حسین علیه السلام می پردازیم. سلام بر امام به این صورت است که شخص زائر در حالی که حضور امام ایستاده یا از دور ایشان را در ذهن حاضر نموده و به حضرت سلام می نماید و در دل می گذراند که هیچ آزاری و آسیبی از ناحیه من به آن امام، نه در آن وقت و نه پس از آن نخواهد رسید؛ زیرا هدف تمامی آن بزرگواران جز هدایت و اصلاح مردم و اعلای کلمه توحید و شیوع طاعت خداوند در مردم نیست، لذا آنها از معصیت خدا و تخلف از اوامر و نواهی او، از اخلاق ناپسند مردم از قبیل خودبزرگ بینی، حرص، ریا، بخل، حّب قدرت، غیبت، آزار رساندن و ... اذیت خواهند شد.

 

زائر باید حال خود را به گونه ای قرار دهد که مورد رضایت امام باشد، نه مایه اذیت آن حضرت. آن وقت است که در گفتن کلام سلام، صادق است. لذا باید دل را با آب توبه شستشو داده، و اشک پشیمانی از دیده فرو ریزد، و پس از آن به امام عرض سلام داشته باشد.

زائر با عرض سلام، خود را به آن حضرت نزدیک نموده و با تکرار واژه ادب، روح و روان خود را به لحاظ نزدیکی به ایشان از پستی ها و رذایل و آلودگی ها پاک می نماید و سلام را چنان با ادب و خلوص و اشک و آه بر دل القا می نماید، تا سلامتی کامل حاصل گردد و موجب جواب سلام آن بزرگوار گردد.

در واقع زائر با عرض سلام بر آن حضرت و یارانش چهره اجتماعی - سیاسی خود را نمایان ساخته و اعلان می دارد که نه تنها با بت درون مبارزه می کند، بلکه همانند خود آن بزرگوار، با طاغوتیان، ظالمان، مستبدان و خائنین به مردم، مبارزه کرده و با شعار سلام، خود را در زمره یاران آن حضرت قرار می دهد.

فراز دوم:شهادت و گواهی امام صادق علیه السلام به عظمت و برتری امام حسین علیه السلام


- اللهم انی اَشهَدُ  أنـَّهُ وَلیـُّکَ وَ ابنُ وَلیِّک؛
بار خدایا گواهی می دهم که ( امام حسین) ولی تو و فرزند ولی تو است.
- وَصَفیـُّکَ وَ ابنُ صَفیـِّک، الفائزُ بِکـَرامـَتـِک ؛ و نیز گواهی می دهم که او برگزیده ی تو و پسر برگزیده ی تو است که به کرم تو رستگار است.
- اَکرَمتـَهُ بالشَّهادة ؛
خدایا گواهی می دهم که او را به وسیله شهادت گرامی داشتی .
- و حَبوتـَهُ بالسـَّعادة ؛
و به او سعادت عطا فرمودی.
- و اجتـَبـیتـَه بطیبِ الولادة ؛
و او را از اصل و نسب ، پاکی ولادت بخشیدی.
- و جَعَلتـَه سیداً من السادة و قائِداً من القادة ؛
او را آقایی از آقایان و رهبری از رهبران قرار دادی.
- و ذائدً مِنَ الذادة و اَعطیتـَهُ مَواریثَ الانبیاء ؛ و او را مدافعی از مدافعان قرار داده و ارث تمام انبیاء را به ایشان عطا فرمودی.
- و جعلته حُجَة ًعلی خـَلقِک مِنَ الاوصِیاء ؛
و شهادت می دهم که او را حجت بر خلق خود از اوصیاء قرار دادی.
- فـَاَعذَرَ فی الدُعاءِ وَ مَنَحَ النُصح ؛ پس امام حسین علیه السلام نیز در دعوت ، عذری باقی نگذاشت و خیر خواهی نمود.

در این دنیا هر کس توسط چیزی و یا عملی به عزت می رسد. امام صادق علیه السلام در این فراز از زیارت، امام حسین علیه السلام را توصیف می نماید که خدایا او ولی تو و فرزند ولی توست، او برگزیده و پسر برگزیده توست. یعنی با تمام عزت و احترامی که برای ایشان قائل بودی ولی به وسیله شهادت به او عزت بخشیدی.

تو خواستی که امام به وسیله شهادت، آن هم چنین شهادتی به عزت برسد. خدا به وسیله شهات، امام حسین علیه السلام را به سعادت رسانید. طوری که یزید و وزرایش به دنبال دنیا و کسب مقامات دنیوی بودند و به نوعی به دنبال کسب اعتبار بودند ولی امام حسین علیه السلام که هیچ چشم داشتی به دنیا نداشت و حکومت را هم صرفاً به عنوان ابزاری برای برافراشتن اسلام و اقامه عدالت می دانست.

امام حسین علیه السلام و اهل بیت ایشان در فجیع ترین وقایع و جنایت ها، قرار گرفته بودند. اگر چه مدت زمان جنگ کم بوده؛ اما در این مدت کم، انواع و اقسام جنایت ها و پستی ها دیده می شود که البته بزرگترین چهره این جنایات اینست که بر امام معصوم وارده شده است. شهید مطهری(ره) می فرماید: " یک وقت حساب کردم و ظاهراً در حدود بیست و یک نوع پستی و لئامت در این جنایت دیدم و خیال نمی کنم در دنیا چنین جنایتی پیدا بشود، که تا این اندازه تنوع داشته باشد.(2) و به امام با گذراندن چنین وضعیتی کرامت و شرافت داده شد.

 

فراز سوم:اهداف قیام امام حسین علیه السلام

- و بَذلَ مُهجَتـَهُ فیکَ لیَستـَنقـِذَ عِبادکَ مِنَ الجَهالةِ وَ حَیرَةِ الضـَلالة َ؛ -  خدایا- جانش را در راه تو بخشید تا بندگانت را از نادانی،  سرگردانی و گمراهی نجات دهد.

امام حسین علیه السلام قبل از خروج از مکه خطاب به برادرش محمد حنفیه وصیت نامه ای نوشتند که ضمن آن اهداف خود را از قیام اعلام می دارند. در آنجا می فرماید: من برای اصلاح دین جدّم رسول الله و امر به معروف و نهی از منکر قیام می نمایم.

با مطالعه تاریخ زمان امام حسین علیه السلام در می یابیم که در دین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تغییرات بسیاری ایجاد شده و بدعت های فراوانی نهاده شده بود. امام برای این که حقیقت دین رسول اکرم حفظ شود و دینی سالم به نسل های بعدی رسانده شود هیچ راهی نداشت جز این که قیام نماید و بدین وسیله اعلام کند که حقیقت دین اسلام به یغما برده شده و دین کنونی، دینی است تحریف شده که خلفا به واسطه آن راهی برای حکومت نامشروع خود یافته اند. پس امام قیام می کند تا پیام دین واقعی را به گوش افرادی که خواهان شنیدن حقیقت هستند برساند.

 

فراز چهارم:قاتلان امام حسین علیه السلام

- وَ قـَد تـَوازَرَ عـَلـَیه مَن غـَرَّته الدُنیا؛ کسانی  بر علیه او( امام) همدست شدند که دنیا آنها را فریب داد.
- و باعَ حـَظـَّهُ بالاَرذَلِ الاَدنی وشَری اخِرَتـَهُ بالثـَّمَنِ الاَوکـَس ِ؛ و بهره هستی خود را به بهای ناچیز و پستی فروختند و آخرت خود را به بهای کمی دادند.
- و تـَغـَطرَسَ وتـَرَدّی فی هواه؛
گردن فرازی کرده و خود را در پرتگاه هوس انداختند.
- و اَسخَطَکَ و اَسخَطَ نـَبیکَ ؛ و تو و پیغمبر تو را به خشم آوردند .
- و اَطاعَ مِن عِبادِکَ اهلَ الشـِّقاق ِ وَ النفاق؛ و آن( دنیا پرستان) پیروان بنده هایت شدند که خلاف انگیز و نفاق انگیز بودند.
- و حـَمـَلـَة َ الاوزارِ المـُستوجبینَ النار؛
و بار گناه به دوش کشیده و به آتش سزاوار شدند.
- فـَجاهدهُم فیکَ صابراً مُحتـَسـباً؛
پس ( امام) جهاد کرد با آنها درحالی که شکیبا بود.
- حتی سُفـِکَ فی طاعـَتِکَ دمه؛
تا این که در ( راه) طاعت تو خونش ریخته شد.
- وَ استـُبیحَ حَریمَهُ ؛
هتک حرمت به حرم امام مباح شد.

 

فراز پنجم:عبرت آموزی از سالار شهیدان


- اشهَدُ انـَّکَ اَمینُ الله وابنُ امینهِ؛
گواهی می دهم که تو امانت دار خدا و پسر امانت دار او هستی.
- عِشتَ سَعیداً وَ مَضَیتَ حَمیداً وَ متَّ فـَقیداً مـَظلوُماً شهیداً؛ گواهی می دهم که سعادتمند زندگی کردی و ستوده در گذشتی، و هنگامی که رحلت کردی از وطن خود دور بودی و در حالی که ستم دیده بودی، به شهادت رسیدی.
- و اشهـَدُ انَّ الله مـُنجـِزٌ ما وَعـَدَکَ ؛
و گواهم که خدا وفا کند بدان چه تو را وعده داد.
- و مُهلِکٌ مَن خـَذلـَکَ و مُعـَذبٌ مَن قتلکَ؛
و ( خدا) هلاک کند هر آن کس که تو را رها کرده و ترک گفته وعذاب کند کسی که تو را کشت.
- و اشهـَدُ انـَّکَ وَفیتَ بِعَهدِ الله؛ و گواهی می دهم که به عهد خدا وفا کردی .
- و جاهـَدتَ فی سـَبیلِهِ حتی اتیکَ الیـَقینُ ؛
و در راه (خدا) ، تا رسیدن لحظه مرگ جهاد کردی .

 آن حضرت به دلیل موقعیت خاصّی که برایش پیش آمده، درس های زیادی به طور عملی به تمام انسان های تاریخ و جوامع بشری داده است که به اختصار بیان می کنیم:

الف - فضایل شخصی و فردی:


1- توحید و عرفان.
2- عبادت و بندگی.
3- ترک از خودبیگانگی در برابر دنیا و خواسته های آن.
4- تسلیم در برابر رضای خداوند.
5- آگاهی و شناخت به تمام ارزش های الهی و انسانی.
6- شجاعت و مروّت.
7- استقامت و پایداری در برابر ناملایمات و سختی ها.
8- عزّت نفس و مناعت طبع.
9- عفو و بخشش.
10- نترسیدن از مرگ و شهادت و استقبال نمودن از آن.

و دیگر ویژگی های فردی که در کتب دیگر مطرح است

ب - اجتماعی و سیاسی:


1- ایثار و از خودگذشتگی.
2- وفاداری.
3- برابری و نفی تبعیضات ناروا.
4- عزّت سیاسی.
5- امر به معروف و نهی از منکر.
6- نبودن پیروزی حقیقی در اکثریت.
7- قربانی کردن مصلحت در پای حقیقت؛ یعنی ترک سیاست های محافظه کارانه، برای اثبات حقیقت.
8- مبارزه با زور و استبداد، و بیعت نکردن با مستبدان و مستکبران.
9- جدا نبودن سیاست حقیقی از دیانت و یکی بودن حماسه و عرفان.

این درس ها و پیام ها، قطره ای است از دریای بی کران از عالی ترین نمونه انسانیّت. حال چگونه می شود، کسی خود را هماهنگ آن امام کرده باشد، وجیه و آبرومند نزد خداوند نبوده و عاقبت به خیر نشده باشد. و چگونه ممکن است، انسانی در دنیا با آن حضرت، همگون و هم عقیده و هم جهت (فردی، اجتماعی، سیاسی) باشد و در آخرت از مقام قرب، رحمت و مغفرت به دور باشد، اصولاً تضمین آخرت و سعادت در آنجا بستگی، به سعادت در دنیا دارد، پس حال که دانستیم در همراهی با حسین علیه السلام چه ارزشی نهفته است، جای آن دارد که با تمام خضوع و خشوع از خدای متعال خواستار وجاهت و مقبولیت نزد خودش به واسطه همراهی با حسین علیه السلام باشیم.

 

فراز ششم:تجدید بیعت با سرور شهیدان حسین بن علی علیهما السلام

- اللهم انّی اُشهـِدُکَ اَنّی وَلیٌ لِمَن والاهُ ؛ خدایا! من تو را گواه می گیرم که  هر آن که حسین(ع) را دوست دارد، دوست می دارم .
- و عـَدُوٌ لـِمَن عاداهُ ؛ و دشمنم با هر کسی که دشمن اوست.
- بِابی انتَ وَ اُمّی یابنَ رَسولِ الله ؛ پدر و مادرم به فدایت ای فرزند پیغمبر اکرم.

 

فراز هفتم:اصالت خاندان امام حسین علیه السلام


- اشهَدُ انـَّکَ کـُنتَ  نوراً فی الاَصلابِ الشـّامِخة و الارحامِ المـَطهَّرة؛
گواهی می دهم که تو نوری بودی در اصلاب پدران بزرگوارت و ارحام مادران پاک.
- لم تـُنَجـِّسک الجاهلیة ُ بانجاسِها؛ دوران جاهلیت تو را به پلیدی های خود، آلوده نکرد.
- و لم تـُلبـِسکَ المُدلَهمـّاتُ مِن ثیابـِها ؛ و( دوران جاهلیت) جامه های درهم و برهم خود را بر تن تو نکرد.
- و اشهـَدُ انـَّکَ مِن دَعائم ِ الدّین ِ وَ ارکان ِ المـُسلمین ومَعقــِلِ المـَؤمنین؛ و گواهم که تو از ستون های دین، ارکان مسلمین و دژ محکم مؤمنین هستی.
- و اشهـَدُ انـَّکَ الامامُ البـِرُّ التـَّقی ِ الرَّضی الزَّکی ِالهادی المهدی ؛ و شهادت می دهم که تو پیشوایی نیکو رفتار، پرهیزکار، پسندیده و پاک، هدایت گر و هدایت شده هستی.

 

فراز هشتم:توصیف فرزندان امام حسین علیه السلام


- و اشهـَدُ انَّ الائِمَة َ مِن وُلدِکَ کـَلِمَة ُ التـَّقوی ؛
و گواهی می دهم که امامانی که از اولاد و ذریه تو می باشند، کلمه تقوا هستند.
- و اعلامُ الهُدی وَ العـُروَة ُ الوثـقی وَ الحُجَّة ُعلی اَهلِ الدُّنیا؛
و نشانه های هدایت و حلقه محکم تر و حجت، بر همه اهل دنیا هستند.

 

فراز نهم:اعتقادات شیعه


- و اشهـَدُ انّی بـِکُم مؤمِنٌ وَ بایابِکُم مُوقن بـِشرایع ِ دینی و خـَواتیم ِ عَمـََلی؛
شهادت می دهم که من به شما و رجعت شما یقین دارم و در انجام کارهایم بر طبق دستورات دین عمل می کنم .
- وَ قـَلبی لـِقـَلبـِکـُم سـِلم ؛ و قلبم با قلب شما آمیخته است .
- و اَمری لامرِکـُم مـُتـَّبـِع وَ نُصرَتی لـَکُم مُعدَّة ، حتی یاذنَ اللهُ لـَکـُم ؛ و در هر کارِ خود پیرو دستورات شما هستم و آماده یاری و نصرت شما می باشم، تا این که خدا به شما اجازه ظهور دهد.
- فمعکم لا مع عدوکم؛
 و من با شما هستم نه با دشمنان شما.

 

فراز دهم:صلوات بر اهل بیت علیهم السلام


- صلواتُ اللهِ علـَیکـُم و علی ارواحِکـُم وَ اجسادِکُم؛
صلوات خدا بر شما، بر ارواح مقدستان، بر پیکر پاک شما.
- وَ شاهـِدِکـُم و غائبـِکـُم وَ ظاهـِرِکـُم و باطنکم؛ و حاضر شما و غائب شما و آشکار شما و نهانتان .
- امینَ ربَّ العالمین؛
به اجابت رسان، ای پروردگار جهانیان .

 

پی نوشت ها:

1- مصباح المتهجد، شیخ طوسی، ص 730 .

2- حماسه حسینی،  ج 3، ص 121.

3- سید هاشم محلاتی، زندگانی امام  حسین(ع)، ص 378.

4- تاریخ طبری، ج 6، ص 16.

5- مقتل مقرم، ص 206.

6- کشف الغمه، ج 2، ص 308.

7- حماسه حسینی، ج 3، ص 145.

8- همان، ص 49.

9- فاطمه زهرا(س) سید محمدکاظم قزوینی، ص 92، به نقل از عوالم الکبیر.

 


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 92/10/3 ] [ 2:52 صبح ] [ مجتبی پورامیرمبارکی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
نویسندگان
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 6
بازدید دیروز: 147
کل بازدیدها: 73731